مادر، از تو مىخواهم که در تشییع جنازهام مانند شیرزنى باشى که در عروسى پسرت شرکت کردهاى و این را در تشییع جنازه برادرم با چشم خودم دیدم. امیدوارم که در تشییع جنازه من هم همانطور باشى. شهادت یک مرگ نیست بلکه زندگى تازهایاست و از این دنیاى تاریک بیرون رفتن به دنیاى نورانى که قرآن نوید داده. یعنى ملکوت اعلى رفتن است اما من طاقت نداشتم خون شهدا را ببینم و ساکت بنشینم. من به پیش آنها رفتم باشد و شاید که آنها مرا قبول کنند.
پیروان فرقه ضاله وهابیت معتقدند فقط باید از خداوند طلب شفاعت کرد تا پیغمبر یا اولیاء (ع)را شفیع انسان قرار دهد ،اما در خواست مستقیم شفاعت از پیغمبر (ص) یا هریک از صالحین و اولیاء شرک اکبر است .
البته از آن جا که دلایل روشن و محکمی ندارند بیشتر به خطابه و شعار متوسل شده اند ، در عین حال دلایل آنها را ذکر می کنیم و سپس به آنها پاسخ می دهیم .
دلیل اول : شفاعت مخصوص خداست
یکی از مطالبی که از کلماتشان استفاده می شود این است که می گویند : (الشفاعه کلها لله ) شفاعت به طور کلی از آن خداست . و بر این مطلب ٰ به آیاتی از قرآن هم تمسک می جویند . منظور از این که شفاعت برای خداست . این نیست که خداوند نزد کسی شفاعت کند ، زیرا کسی بالاتر از خداوند نیست که خدا نزد او شفاعت کند ،بلکه می گویند امر شفاعت به دست اوست و بدون اذن خدا هیچ کس حق شفاعت ندارد . اصل این مطلب اساساً صحیح است از آیات قرآنی نیز همین مطلب استفاده می شود مثل آیه شریفه: ترجمه آیه :کیست که نزد خداوند شفاعت کند مگر به اذن او . سوره بقره آیه 255
گوجه دارای لیکوپن است و این ماده غذایی و مقوی حاوی ویتامین های بسیار زیادی است این ماده می تواند میزان کلسترول خون را کاهش دهد و همچنین بیماری های قلبی که از عوامل اصلی مرگ آقایان است را نیز کاهش می دهد. همچنین تحقیقات نشان می دهد که آقایانی که از لیکوپن استفاده می کنند کمتر دچار سرطان پروستات می شوند.
زغال اخته
زغال اخته به خاطر داشتن پروآنتوسیانیدین یکی دیگر از موادی است که از سرطان پروستات جلوگیری می کند. زغال اخته همچنین در مردان باعث می شود تا کمتر به بیماریهایی مانند دیابت نوع دوم و یا انواع بیماری های قلبی مبتلا شوند. همچنین مغز را در مقابل فراموشی های دوره کهنسالی که در آقایان بسیار شایع است مقاوم می کند.
بروکلی
در کنار دیگر سبزیجات مانند کلم و کاهو، بروکلی از خاصیت بیشتری برخوردار است و همین امر باعث می شود تا به عنوان یک سبزی ضد سرطان شناخته بشود. سولفورافان ماده ای است که تحقیقات نشان می دهد در مردان میزان ابتلا به سرطان مثانه را کاهش می دهد. همچنین باید یه این لیست سرطان پروستات را نیز اضافه کنیم.
غلات سبوس دار
با توجه به مقدار زیاد ویتامین و فیبر و مواد معدنی که در غلات وجود دارد این مواد به منابع عالی برای تامین سلامت انسان تبدیل شده اند.ب یشتر این غلات شامل مقدار زیادی از ویتامین بی هستند که برای سلامتی مخصوصا رفع افسردگی بسیار مفید هستند. همچنین ویتامین هایی مانند بی هفت به کاهش ریزش مو کمک می کند.
تخم مرغ
برای مردانی که از ریزش مو و همچنین کم پشت بودن موهای خود رنج می برند تخم مرغ می تواند معجزه کند. تخم مرغ دارای مقدار زیادی پروتئین است که در کنار ویتامین بی هفت یکی دیگر از موادی است که می تواند موهای زیبای را باری شما به ارمغان آورد.
انار
انار یکی از منابع سرشار از آنتی اکسیدانها، ویتامینها و مواد معدنی مفید است. تحقیقات نشان می دهد که آب انار می تواند مقدار کلسترول خون را کاهش دهد که این امر در بین جوانان دوره ۲۰ سالگی بسیار تاثیر گذارتر است. مطالعات بیشتر حاکی از آن است که مقدار کمی آب انار در روز میتواند زمان ابتلا به سرطان های مختلف را کاهش دهد.
سیر
برای همه ما سیر به عنوان یک معجزه گر برای سلامتی و البته با یک بوی نه چندان مناسب شناخته می شود. این ماده غذایی ارزشمند می تواند سطح کلسترول آقایان را اگر به طور مداوم مصرف کنند کاهش دهد همچنین ابتلا به سرطان پروستات را نیز در مردان کم می کند.
پیامبرصلى الله علیه وآله میفرمود: «اللهمّ احینى مسكینا و امتنى مسكینا واحشُرنى فى زمرة المساكین(1)؛ خدایا! مرا مسكین و فقیر زنده نگاهدار، فقیر بمیران و در زمره فقیران محشورم نما.»
«اى پیامبر! وجود تو براى تمام عالم هستى، رحمت است.»(2)
عایشه می گوید: پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله در حالى از دنیا رفت كه از خویش دینار، درهم، گوسفند و شترى به جا نگذاشته بود.پیامبر گرامىصلى الله علیه وآله و سلم نه تنها در زندگى، مسكین گونه زیست؛ بلكه در هنگامه وفات هم فقیرانه به دیدار معبود شتافت. چنانچه ابن عباس مىگوید:
«انّ رسول الله صلى الله علیه و آله تَوَفَّى و درعه مرهونة عند رجلٍ من الیهود على ثلاثین صاعاً من شعیر اخذها رزقاً لعیاله (3)؛ حضرت هنگام وفات زره مبارك را در برابر30پیمانه (4) جو(كه براى برآوردن نیازهاى تغذیهاى خانواده، قرض گرفته بود) نزد مرد یهودى در گرو نهاده بود.»
عایشه مىگوید: پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله در حالى از دنیا رفت كه از خویش دینار، درهم، گوسفند و شترى به جا نگذاشته بود.(5)
اگر در درستى آنچه كه گذشت، تردیدى به خویش راه ندهیم و به توجیه و تأویل نپردازیم، چه بسا بتوان از آنچه كه در سیره رفتارى آن حضرت یافت می شود، بهره جست و براى تحقق آن در زندگى رهروان و الگوپذیران آن حضرت، به تلاش و كوشش پرداخت و با ارادهاى قاطع و نفى هر توجیه و تأویلى، بدان عمل نمود.
در این راستا به كلامى از امام باقرعلیه السلام در بیان نخستین اصلِ اقتصاد در زندگى می پردازیم كه می فرماید:
«در بررسى وضعیت اقتصادى خویش ملاك و الگوى خود را آن كس كه بیش از تو مال دارد، قرار نده؛ به گونهاى كه آرزوى داشتن آنچه را او دارد، بنمایى و بر آنچه خود دارى، خشنود نباشى!»
در پى این دستورالعمل، امام باقرعلیه السلام به آیاتى از قرآن استناد نموده، و نحوه زندگى رسول گرامى را یادآور می شود:
«فانّما كان قُوتُه الشَّعیر و حلواه التَّمر و وقودُهُ السَّعف اذا وجده (6)؛ غذاى رسول گرامى، جو و شیرینى ایشان، خرما و سوخت وى براى تهیه غذا و گرما، شاخههاى درخت خرما بوده، البته تهیه اینها هم اگر برایش امكانپذیر می بود.»
تكیه و تأكید بر جو و خرما(7) به عنوان مهمترین مواد غذایى مورد استفاده حضرت، بیانگر نوع زندگى و سیره تغذیهاى ایشان است. در زمانى كه پیامبر خداصلى الله علیه وآله و سلم بالاترین جایگاه اجتماعى را دارا بود
امام باقرعلیه السلام میفرماید: غذاى رسول گرامى، جو و شیرینى ایشان، خرما و سوخت وى براى تهیه غذا و گرما، شاخههاى درخت خرما بوده، البته تهیه اینها هم اگر برایش امكانپذیر می بود. و رهبرى یك حكومت و بزرگترین مسئولیت اجرایى را در دست داشتو ساكنان شهر مدینه، از انواع گوشت، لبنیات و غذاهاى دیگر استفاده مىكردند، خرما و جو، ارزانترین و فراوانترین كالاى موجود بود كه تهیه آن براى محرومترین ساكنان مدینه امكانپذیر بود.
با بررسى بیشتر در می یابیم كه این نوع زندگى تنها ویژه شخص ایشان نبوده، بلكه خانواده آن حضرت نیز همین روش را داشتهاند.
عایشه می گوید:
«والذى بعث محمّداً بالحقّ ما رأى مُنخلاً ولا اَكَلَ خُبزاً منخولاً منذ بعث الله الى ان قُبِضَصلى الله علیه وآله ...(8) ؛ سوگند به خدایى كه محمدصلى الله علیه وآله را به حق برگزید، از آن زمان كه خداوند وى را به پیامبرى برگزیده تا آنگاه كه فراخوانده شد، آرد جوى نرم شده (الك شده) و نان جوىِ با آرد نرم در منزل ایشان دیده نشده است!»
عروة، با تعجب مىپرسد: پس چگونه جوىِ سخت را می خوردید؟
عایشه در پاسخ می گوید: پیوسته آخ، آخ، می گفتیم!
پیامبرصلى الله علیه وآله زمانى براى خانواده، چنین برنامه غذایى را اجرا مىنماید كه توانایى استفاده از هر نوع امكانات و لوازم را براى بهترین زندگى اقتصادى دارد. روزى زنى از انصار براى منزل پیامبرصلى الله علیه وآله زیراندازى هدیه می آورد، پیامبرصلى الله علیه وآله ضمن آن كه از عایشه می خواهد آن را به وى برگرداند، می فرماید:
«فوالله لو شئتُ لأجرى الله معى جبال الذّهب والفضّة(9)؛ به خدا سوگند! اگر اراده می كردم، خداوند براى من كوههاى طلا و نقره را فراهم می نمود.»
پیامبر گرامى به ما می فهماند كه این گونه زیستن، بر اساس نداشتن و محرومیت نیست، بلكه تفكر و خواست قلبى و عملى خاتم پیامبران این چنین بوده است. حضرت در كلامى فرمود:
«والقُربة الى الله حُبّ المساكین والدّنو منهم(10)؛ نزدیكى به پروردگار، با عشق ورزیدن و نزدیك شدن به مسكینان به دست مىآید.»
عایشه می گوید: سوگند به خدایى كه محمدصلى الله علیه وآله را به حق برگزید، از آن زمان كه خداوند وى را به پیامبرى برگزیده تا آنگاه كه فراخوانده شد، آرد جوى نرم شده (الك شده) و نان جوىِ با آرد نرم در منزل ایشان دیده نشده است!رسیدن به این «حُبّ» با استفاده از انواع بهترین خوراكىها، صورت نمىگیرد. چگونه می توان انتظار همنشینى و همراه شدن با مسكین را داشت و از طرف دیگر به مانند آنان زندگى نكرد؟ حضرت فرمودند: دوست داشتن و نزدیك شدن به مسكینان، عاملى در تحقق قرب به خداوند است.
زمانى می توان به مسكین نزدیك شد كه مانند او به تغذیه خویش بپردازیم. گروه مسكین علاوه بر ناتوانى مالى، امكان استفاده از مواد غذایى را به طور كمّى و كیفى نیز ندارد. در این راستا پیامبرصلى الله علیه وآله و سلم فرموده است:
«والتّباعد من الله الشّبع (11)؛ سیر خوردن، باعث دورى از خداوند مىشود.»
پیامبرصلى الله علیه وآله و سلم نه تنها خود بر این كلام جامه عمل پوشاند، بلكه در خانواده به چنین سیرهاى دست یافت، چنانچه عایشه می گوید:
«ما شبع آل محمّدصلى الله علیه وآله غداءً ولاعشاءً من خبز الشّعیر ثلاثة ایام، متتابعات حتى لحق بالله عزّوجلّ (12)؛ خانواده محمدصلى الله علیه وآله سه روز پى در پى از نان جو نیز سیر نخوردند، تا این كه ایشان به خداوند عزّوجل پیوست و رحلت كرد.»
عایشه در جاى دیگر آورده است: «خانواده محمدصلى الله علیه وآله، یك شب با شكم سیر نخوابیدند.»(13)
عایشه در مورد زمان شروع این رفتار پیامبر به صراحت می گوید:
پیامبرصلى الله علیه وآله فرموده است: سیر خوردن، باعث دورى از خداوند می شود.
از ابتداى ورود به مدینه، این وضعیت موجود بوده است.»(14)
اگر كارگزاران، رهرو و احیاگر سیره الهى پیامبران علیهم السلام نباشند، چه كسانى توانایى زنده نمودن این تفكر الهى را دارند، تا بدانسان به سیر نمودن گرسنگان و نجات محرومان دست یازند؟! البته این سخن بدان معنا نیست كه این الگو، ویژه مسئولان نظام اسلامى است و بس؛ بلكه هر انسانِ معتقد به خدا و پیرو ادیان الهى باید چنین باشد؛ زیرا پیامبران الهى علیهم السلام نیز در جامعه خویش، این گونه بودند. چنانكه، یاور محرومان و گرسنگان، امیرمؤمنان علیه السلام می فرماید:
«واِن شئتَ ثَنَّیتُ بموسى كلیم الله -صلى الله علیه وآله - اذ یقول: «ربِّ انّى لِما اَنزلتَ الىّ من خیرٍ فقیر»(15) و الله ما سأله الاّ خُبزاً یأكُلُهُ لانّه كان یأكُلُ بقلة الارض...؛ و اگر خواهى دومین را موسی علیه السلام مَثَل آرم كه گفت: «پروردگارا! من به چیزى كه برایم فرستى نیازمندم.» به خدا، كه از او نخواست جز نانى كه آن را بخورد كه موسی علیه السلام از سبزى زمین می خورد. و اگر خواهى سومین را داودعلیه السلام گویم، صاحب مزامیر و زبور و خواننده بهشتیان، كه به دست خود از برگ خرما زنبیلها مىبافت و مجلسیان خویش را می گفت: كدام یك از شما در فروختن آن مرا یارى می كند؟ و از بهاى آن زنبیل، گردهاى نان جوین می خورد. و اگر خواهى از عیسى بن مریم علیه السلام گویم: كه سنگ را بالین می كرد و جامه درشت به تن داشت و خوراك ناگوار مىخورد و نان و خورشت او گرسنگى بود و چراغش در شب ماه، و در زمستان مشرق و مغرب زمین او را سایبان(16) بود و جاى پناه، و میوه و ریحان(17) او آنچه زمین براى چهارپایان رویاند از گیاه...»(18)
به راستى سیره رفتارى پیامبر گرامى و سایر پیامبران بیانگر چگونه زیستناند.
پی نوشتها:
1-مشكاة الانوار، ص 228، ح 639 .
2-و ما ارسلناك الاّ رحمة للعالمین. (انبیاء / 107)
3-مكارم الاخلاق، ج 1، ص 65، ح 66 .
4-پیمانهاى كه به اندازه چهار مُد باشد.
5-توفى رسول الله(ص) و ما خَلَّف دیناراً ولا درهماً ولا شاةً ولا بعیراً. (سیره ابن عساكر، ج 4، ص 70).
6-اصول كافى، ج 2، ص 137، ح 1، باب القناعه، (با اختلاف اندك در اصول كافى، ج 8، ص 168، ح 189.)
یک انسان سالم نیاز به ۶ تا ۸ ساعت خواب شبانه دارد تا بتواند به نحو درستی، کارهای روزمره خود را انجام دهد. به طور معمول وقتی کسی کمتر از حد طبیعی بخوابد، شاید به نظر سالم بیاید، ولی در حقیقت دچار مشکلاتی در روح و جسم خود خواهد شد.
اگر شب ها دیر خوابتان میبرد یا به سختی میخوابید، توصیههای زیر به شما کمک خواهد کرد تا خواب راحتی داشته باشید.
۱- عدم تابش نور آبی در اتاق خواب
درخشش نور آبی از تلفن همراه، تلویزیون، کامپیوتر و یا ساعت کنار تختخواب میتواند باعث بیخوابی شود. اتاق خواب باید مکان مناسبی برای استراحت و تمدد اعصاب باشد.
۲- خودداری از چرت زدن در وسط روز
چرت زدن باعث بدتر شدن بیخوابی میشود. اگر هم میخواهید چرت بزنید، قبل از ظهر و به مدت ۲۰ دقیقه باشد. اگر بعدازظهر احساس خواب آلودگی کردید، میتوانید کمی پیاده روی کنید، به یکی از دوستانتان تلفن بزنید و یا یک لیوان آب سرد بنوشید تا خوابتان بپرد.
۳- دور کردن ساعت از خود
اگر شما جزو آن افرادی هستید که در طول شب، دائما به ساعت نگاه میکنید و خواب راحتی ندارید، بهتر است ساعت زنگدار خود را در کشوی میز و یا زیر تخت، دور از دید خود قرار دهید.
بهتر است ۲ تا ۳ ساعت قبل از خواب، نور چراغها را کم کنید. کم کردن نور باعث میشود مغز ملاتونین بسازد. ملاتونین هورمونی است که باعث خواب میشود.
۴- داشتن بالش برای کمردرد
کمردرد باعث بدخوابی میشود. لذا یک بالش را بین پاهایتان بگذارید تا لگن در جای خودش باشد و فشار پشت نیز کم شود.
۵- وضعیت گردن
اگر شما با خشکی و سفتی گردن از خواب بیدار میشوید، باید بدانید که مقصر بالش شماست. بالشی که بیش از حد صاف و یا بیش از حد بلند است، مشکل زاست.
۶- دارا بودن حداقل وسایل در اتاق خواب
سرفه کردن، عطسه کردن و خارش همگی باعث بدخوابی میشوند. گرد و غبار روی وسایل باعث آلرژی و در نتیجه بی خوابی میشود. پس سعی کنید اتاق خوابتان تا حد ممکن خلوت باشد.
۷- ساعت بیولوژیکی بدن
همیشه در یک ساعت مشخص به رختخواب بروید و در یک ساعت مشخص از خواب بیدار شوید. با این روش، بدن و مغزتان دارای یک چرخه منظم خواب و بیداری می شود.
۸- عدم مصرف کافئین
نوشیدن قهوه در صبح خوب است، اما بعد از ظهر و شب، باید از مصرف کافئین در غذاها و نوشیدنیها خودداری کرد. کافئین از خواب عمیق جلوگیری می کند.
۹- انجام ورزش منظم
ورزش منظم باعث بهبود خواب میگردد. قبل از خوابیدن انجام ورزشهای ملایم همچون یوگا موجب آرامش ذهن و روح میگردد. ولی ورزش شدید باعث بدخوابی می شود.
۱۰- ساعت غذا خوردن در شب
آخر شب، غذاهای حجیم و چرب نخورید. این غذاها باعث بروز مشکلات در سیستم گوارشی میشوند و کیفیت خواب را به هم میزنند. حداقل یک ساعت قبل از خواب، خوراکی نخورید.
قبل از خواب، از دعوا و مشاجره خودداری کنید. می توانید قبل از خواب دعا یا قرآن بخوانید تا آرام شوید.
۱۱- نوشیدنی
نوشیدن الکل باعث بیداریهای مکرر در شب و خواب کمتر میشود. نوشیدنی مناسب برای شب، شیر گرم و یا دمکردهی بابونه میباشد.
بهتر است ۲ ساعت قبل از خواب، چیزی ننوشید. با این کار، از دستشویی رفتن در طول شب جلوگیری میکنید.
۱۲- کاهش نور چراغ
بهتر است ۲ تا ۳ ساعت قبل از خواب، نور چراغها را کم کنید و کارها را کنار بگذارید. کم کردن نور باعث میشود مغز ملاتونین بسازد. ملاتونین هورمونی است که باعث خواب راحت میشود.
۱۳- کاهش صدا
صدای چکه چکه کردن آب، سرفه کودک یا پارس کردن سگ باعث بی خوابی میشود. میتوانید با استفاده از گوشی، از این صداها درامان بمانید و خواب راحتی داشته باشید.
۱۴- ترک کردن سیگار
نیکوتین موجود در سیگار، همانند کافئین یک محرک میباشد. سیگار کشیدن باعث بیخوابی و مشکلات خواب میشود.
اگر سیگاری هستید و نمیتوانید آن را ترک کنید، بهتر است ۴ ساعت قبل از خواب سیگار نکشید.
۱۵- دور کردن حیوانات را از اتاق خواب
حیوانات در شب حرکت میکنند و باعث میشوند که شما خواب عمیقی نداشته باشید. آنها میتوانند فلس، خزه، کپک و گرده را به رختخوابتان منتقل کنند و باعث آلرژی گردند.
۱۶- آرامش قبل از خواب
حداقل یک ساعت قبل از خواب، آرام باشید و از دعوا و مشاجره خودداری کنید. می توانید قبل از خواب دعا یا قرآن بخوانید و یا یک دوش آب گرم بگیرید تا استرس از شما دور شود.
۱۷- عدم زیادهروی در مصرف داروهای خوابآور
داروهای خوابآور میتوانند اعتیادآور باشند و نتوانید آنها را ترک کنید. همچنین دارای عوارض جانبی آزاردهندهای میباشند. بهتر است آنها را برای مدت زمان کوتاهی مصرف کنید و اجازه دهید که بدن، خود را با ساعات خواب تطبیق دهد.
بی خوابی ممکن است علامت یک بیماری باشد
اگر برای مدت یک ماه است که دچار بی خوابی شدهاید، به پزشک مراجعه کنید.
بی خوابی ممکن است علامتی از یک مشکل زمینهای باشد. افسردگی، بازگشت اسید معده به مری (ریفلاکس)، آسم، ورم مفاصل و برخی داروها موجب بیخوابی میشوند.
منبع : تبیان
به گزارشگروه خواندنی های باشگاه خبرنگاران،روز نهم ربیعالاول نزد شیعیان جایگاه خاصی دارد، چرا که این روز را یکی از اعیاد مهم تلقی کرده و به خاطر سالروز آغاز امامت امام زمان(عج) به شادی میپردازند.
البته گهگاهی دیده میشود که بعضی از افراد جاهلانه یا عامدانه بیان میکنند که در چنین روزی خلیفه دوم کشته شده و داستانسراییهای بسیاری هم در زمینه دارند؛ افسانههایی که بیشتر توسط دشمنان اسلام و برای دامن زدن به اختلافات مذهبی میان شیعه و سنی ساخته میشود.
عالمان دینی بر خرافهبودن این موضوع تأکید دارند و آن را موجب دامن زدن به اختلافات مسلمانان میدانند.
مقام معظم رهبری در روز 27 آذر سال 1387 با بیان اینکه نباید به خاطر دفاع از شیعه به آتشافروزی میان غیر شیعه شتاب داد، تصریح میکنند: «این جور نباشد که کسى از یک گوشهاى خیال کند، دارد از شیعه دفاع میکند و تصور کند دفاع از شیعه به این است که بتواند آتش دشمنى ضد شیعه و غیر شیعه را برانگیزد، این دفاع از شیعه نیست؛ این دفاع از ولایت نیست، اگر باطنش را بخواهید، این دفاع از آمریکاست؛ این دفاع از صهیونیستهاست».
به بهانه برگزاری جشنهایی تحت عنوان اعیاد نهم ربیعالاول، بر آن شدیم که صحت یا سقم آنها را از کارشناسان جویا شویم که در ادامه میآید:
* مرگ خلیفه دوم اواخر ذیالحجه یا اول محرم است
حجتالاسلام محسن جنتیمنش کارشناس مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی با بیان اینکه از لحاظ تاریخی چه شیعه و چه سنی تاریخ مرگ خلیفه دوم را نهم ربیع نمیدانند، ابراز داشت: طبق روایات تاریخی «عمر بن خطاب» اواخر ذیالحجه یا اول محرم فوت کرده است.
وی با خرافی دانستن برخی جشنهای نهم ربیع، افزود: «این رسم غلطی است، لذا با توجه به بحث بیداری اسلامی و اینکه نگاه ملتها به سوی ایران است، دامن زدن به آن، کار اشتباهی است و در این شرایط نیاز به وحدت بیش از گذشته احساس میشود.
*برگزاری جشنهای خرافی موجب برهم زدن وحدت مسلمانان میشود
حجتالاسلام غلامرضا مقیسه، استاد سطح عالی حوزه علمیه قم نیز با اشاره به اینکه برگزاری این قبیل جشنها، موجب برهم زدن وحدت مسلمانان را فراهم میآورد، بیان داشت: در این موقعیت که مسلمانان دارای دشمنان مشترک هستند، برگزاری چنین مجالسی باعث اختلاف بیشتر میان مسلمانها میشود.
* امر عامیانهای که جزو شعائر شیعه تلقی نمیشود
محمدحسین رجبی دوانی استاد دانشگاه در حوزه تاریخ اسلام با بیان اینکه برگزاری مراسمی تحت عنوان «عید الزهرا» یک امر عامیانهای است که نمیتوان آن را پای ارزشها و شعائر شیعه تلقی کرد، به طوری که علمای بزرگ شیعه پرداختن به این مسائل را مخل وحدت مسلمانان میدانستند، تصریح کرد: برپایی چنین جشنهایی یک کار عامیانهای است که برخی از افراد بدون توجه به مصالح مسلمین مطرح کردند، در حالی که مرگ خلیفه دوم در 9 ربیعالاول، از لحاظ تاریخی اعتباری ندارد.
* جشنهای خرافی نهم ربیع از چه زمانی باب شد؟
شاید با گذر در طول تاریخ اسلام تا سدههای اخیر برگزاری چنین مراسمی را در جامعه اسلامی شاهد نبوده باشیم، رجبی دوانی نیز با بیان اینکه تا کنون در هیچ منبع تاریخی ندیده است که در گذشته یک چنین مراسمی برگزار شود، درباره دلایل خود ابراز داشت: شیعه در گذشته آن چنان محدود، محصور و تحت تعقیب بود که حتی در برخی از ادوار شیعه بودن جرم بود، چه رسد به اینکه فرد تظاهر به تشیع کند، لذا احتمال دارد از دورانی که تشیع در ایران مذهب رسمی اعلام شد، از عصر صفویه و چه بسا در دوران قاجار به بعد این امر باب شده باشد.
*نقشه دشمن برای دور کردن مردم از اندیشه مهدوی
حجتالاسلام سید جعفر موسوی نسب، مدیر بنیاد فرهنگی خراسان رضوی با اشاره به خرافاتی که در این روز از جانب معاندان و مخالفان مطرح میشود، بیان داشت: باید امسال در ایام ربیع از آن خرافهها که مخالف دیدگاههای امام(ره) است، پرهیز و جایگاه واقعی امامت را برای جامعه اسلامی تبیین کنیم.
وی با اشاره به اینکه عیدالزهرای واقعی ما شیعیان تبیین جایگاه امامت و ولایت حضرت مهدی(عج) است، افزود: خشنودی آن حضرت در این است که ما این جایگاه رفیع امامت را برای جامعه خود تبیین کنیم و از مباحثی که تفرقه بر انگیزند پرهیز کنیم.
حجتالاسلام موسوی نسب تصریح کرد: ماجرای قتل خلیفه دوم در این روز دسیسه دشمنان بوده که میخواستند با مطرح کردن آن در این روز مردم را از اصل امامت و مهدویت دور کنند.
*هشدار مقام معظم رهبری در برپایی چنین جشنهایی
حضرت آیتالله خامنهای با هشدار درباره برگزاری چنین مراسمی میفرمایند: بعضیها به نام شاد کردن دل فاطمه زهرا، این روزها و در این دوران کاری میکنند که انقلاب را که محصول مجاهدت فاطمه زهراست، در دنیا لنگ کنند ... اگر امروز کسی کاری کند که آن دشمن انقلاب، آن مأمور سیاسی آمریکا، آن مأمور استخبارات کشورهای مزدور آمریکا، وسیلهای پیدا کند، دلیل پیدا کند، نواری پیدا کند، ببرد اینجا و آنجا بگذارد، بگوید کشوری که شما میخواهید انقلابش را قبول کنید این است، میدانید چه فاجعهای اتفاق میافتد؟ بعضی دارند به نام فاطمه زهرا(س) این کار را میکنند، در حالیکه فاطمه زهرا راضی نیست، این همه زحمت برای این انقلاب کشیده شده ... آن وقت یک نفری که معلوم نیست تحت تأثیر کدام محرکی واقع شده، به نام شاد کردن دل فاطمه زهرا، کاری کند که دشمنان حضرت زهرا را شاد کند کند.(هفتهنامه عملی – فرهنگی بصیر(حوزه)، سال چهاردهم، شماره اول، مسلسل 323، صفحه 6)
*اصلی که بارها در کتابهای تاریخی شیعه و سنی بر آن تأکید شده است
بر اساس این گزارش، در کتابهای تاریخی شیعه و سنی نیز تاریخ مرگ خلیفه دوم اواخر ذیالحجه و اول محرم ذکر شده است، این منابع تاریخی عبارتند از: «تاریخ الیعقوبى»، «التنبیه والإشراف»، «مروج الذهب»، «الفتوح»، «مسارّ الشیعه»، «الإمامة والسیاسة»، «أنسابالأشراف»، «الطبقاتالکبرى» و «تاریخالطبری».
همچنین در سیره اهلبیت(ع) تأکید بر مدارا با اهل سنت صورت گرفته است، چنان که در کتابهایی نظیر «المحاسن للبرقی»، «الکافی»، «تفسیر العیاشی»، «بحارالانوار» و «مستدرک الوسایل» به احادیثی بر میخوریم که بر اصل وحدت مسلمانان اذعان دارند.
1- پرهیز از جدال و شوخى «لا تُمارِ فَیَذْهَبَ بَهاؤُکَ وَ لا تُمازِحْ فَیُجْتَرَأَ عَلَیْکَ.»:
جدال مکن که ارزشت می رود و شوخى مکن که بر تو دلیر شوند.
2- تواضع در نشستن «مَنْ رَضِىَ بِدُونِ الشَّرَفِ مِنَ الَْمجْلِسِ لَمْ یَزَلِ اللّهُ وَ مَلائِکَتُهُ یُصَلُّونَ عَلَیْهِ حَتّى یَقُومَ.»:
هر که به پایین نشستن در مجلس خشنود باشد، پیوسته خدا و فرشته ها بر او رحمت فرستند تا برخیزد.
3- هلاکت در ریاست و افشاگرى «دَعْ مَنْ ذَهَبَ یَمینًا وَ شِمالاً، فَإِنَّ الرّاعِىَ یَجْمَعُ غَنَمَهُ جَمْعَها بِأَهْوَنِ سَعْى وَ إِیّاکَ وَ الاِْذاعَةَ وَ طَلَبَ الرِّیاسَةِ، فَإِنَّهُما یَدْعُوانِ إِلَى الْهَلَکَةِ.»:
آن که را به راست و چپ رود واگذار! به راستى چوپان، گوسفندانش را به کمتر تلاشى گِرد آوَرَد. مبادا اسرار را فاش کرده و سخن پراکنى کنى و در پىریاست باشى، زیرا این دو، آدمى را به هلاکت مىکشانند.
4- گناهى که بخشوده نشود «مِنَ الذُّنُوبِ الَّتى لا تُغْفَرُ : لَیْتَنى لا أُؤاخَذُ إِلاّ بِهذا. ثُمَّ قالَ: أَلاِْشْراکُ فِى النّاسِ أَخْفى مِنْ دَبیبِ الَّنمْلِ عَلَى الْمَسْحِ الاَْسْوَدِ فِى اللَّیْلَةِ الْمُظْلِمَةِ.»:
از جمله گنـاهانى کـه آمرزیده نشود ایـن است که [آدمى ] بگوید: اى کاش مرا به غیر از این گناه مؤاخذه نکنند. سپس فرمود: شرک در میان مردم از جنبش مورچه بر روپوش سیاه در شب تار نهانتر است.
5- نزدیکتر به اسم اعظم «بِسْمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ أَقْرَبُ إِلَى اسْمِ اللّهِ الاَْعْظَمِ مِنْ سَوادِ الْعَیْنِ إِلى بَیاضِها.»:
«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» به اسم اعظم خدا، از سیاهى چشم به سفیدىاش نزدیکتر است.
6- دوستى نیکان و دشمنى بدان «حُبُّ الاَْبْرارِ لِلاَْبْرارِ ثَوابٌ لِلاَْبْرارِ، وَ حُبُّ الْفُجّارِ لِلاَْبْرارِ فَضیلَةٌ لِلاَْبْرارِ، وَ بُغْضُ الْفُجّارِ لِلاَْبْرارِ زَیْنٌ لِلاَْبْرارِ، وَ بُغْضُ الاَْبْرارِ لِلْفُجّارِ خِزْىٌ عَلَى الْفُجّارِ.»:
دوستى نیکان به نیکان، ثوابست براى نیکان. و دوستى بدان به نیکان، فضیلت است براى نیکان. و دشمنى بدان با نیکان، زینت است براى نیکان. و دشمنى نیکان با بدان، رسوایى است براى بدان.
7- سلام نشانه تواضع «مِنَ التَّواضُعِ أَلسَّلامُ عَلى کُلِّ مَنْ تَمُرُّ بِهِ، وَ الْجُلُوسُ دُونَ شَرَفِ الَْمجْلِسِ.»:
از جمله تواضع و فروتنى، سلام کردن بر هر کسى است که بر او مىگذرى، و نشستن در پایین مجلس است.
8- خنده بیجا «مِنَ الْجَهْلِ أَلضِّحْکُ مِنْ غَیْرِ عَجَب.»:
خنده بیجا از نادانى است.
9- همسایه بد «مِنَ الْفَواقِرِ الَّتى تَقْصِمُ الظَّهْرَ جارٌ إِنْ رَأى حَسَنَةً أَطْفَأَها وَ إِنْ رَأى سَیِّئَةً أَفْشاها.»:
از بلاهاى کمرشکن، همسایه اى است که اگر کردار خوبى را بیند نهانش سازد و اگر کردار بدى را بیند آشکارش نماید.
10- پندى گویا و جامع «أُوصیکُمْ بِتَقْوَى اللّهِ وَ الْوَرَعِ فى دینِکُمْ وَالاِْجْتَهادِ لِلّهِ وَ صِدْقِ الْحَدیثِ وَ أَداءِ الأَمانَةِ إِلى مَنِ ائْتَمَنَکُمْ مِنْ بَرٍّ أَوْ فاجِر وَ طُولُ السُّجُودِ وَ حُسْنِ الْجَوارِ. فَبِهذا جاءَ مُحَمَّدٌ(صلى الله علیه وآله وسلم) صَلُّوا فى عَشائِرِهِمْ وَ اشْهَدُوا جَنائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ، فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْکُمْ إِذا وَرَعَ فى دینِهِ وَ صَدَقَ فى حَدیثِهِ وَ أَدَّى الاَْمانَةَ وَ حَسَّنَ خُلْقَهُ مَعَ النّاسِ قیلَ: هذا شیعِىٌ فَیَسُرُّنى ذلِکَ. إِتَّقُوا اللّهَ وَ کُونُوا زَیْنًا وَ لا تَکُونُوا شَیْنًا، جُرُّوا إِلَیْنا کُلَّ مَوَدَّة وَ ادْفَعُوا عَنّا کُلَّ قَبیح، فَإِنَّهُ ما قیلَ فینا مِنْ حَسَن فَنَحْنُ أَهْلُهُ وَ ما قیلَ فینا مِنْ سُوء فَما نَحْنُ کَذلِکَ.»:
لَناحَقٌّ فى کِتابِ اللّهِ وَ قَرابَةٌ مِنْ رَسُولِ اللّهِ وَ تَطْهیرٌ مِنَ اللّهِ لا یَدَّعیهِ أَحَدٌ غَیْرُنا إِلاّ کَذّابٌ. أَکْثِرُوا ذِکْرَ اللّهِ وَ ذِکْرَ الْمَوْتِ وَ تِلاوَةَ الْقُرانِ وَ الصَّلاةَ عَلَى النَّبِىِّ(صلى الله علیه وآله وسلم)فَإِنَّ الصَّلاةَ عَلى رَسُولِ اللّهِ عَشْرُ حَسَنات، إِحْفَظُواما وَصَّیْتُکُمْ بِهِ وَ أَسْتَوْدِعُکُمُ اللّهَ وَ أَقْرَأُ عَلَیْکُمْ السَّلامَ.»:
شما را به تقواى الهى و پارسایى در دینتان و تلاش براى خدا و راستگویى و امانتدارى درباره کسى که شما را امین دانسته ـ نیکوکار باشد یا بدکار ـ و طول سجود و حُسنِ همسایگى سفارش مىکنم. محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم)براى همین آمده است. در میان جماعت هاى آنان نماز بخوانید و بر سر جنازه آنها حاضر شوید و مریضانشان را عیادت کنید. و حقوقشان را ادا نمایید، زیرا هر یک از شما چون در دینش پارسا و در سخنش راستگو و امانتدار و خوش اخلاق با مردم باشد، گفته مىشود: این یک شیعه است، و این کارهاست که مرا خوشحال مىسازد. تقواى الهى داشته باشید، مایه زینت باشید نه زشتى، تمام دوستى خود را به سوى ما بکشانید و همه زشتى را از ما بگردانید، زیرا هر خوبى که درباره ما گفته شود ما اهل آنیم و هر بدى درباره ما گفته شود ما از آن به دوریم. در کتاب خدا براى ما حقّى و قرابتى از پیامبر خداست و خداوند ما را پاک شمرده، احدى جز ما مدّعى این مقام نیست، مگر آن که دروغ مىگوید. زیاد به یاد خدا باشید و زیاد یاد مرگ کنید و زیاد قرآن را تلاوت نمایید و زیاد بر پیغمبر(صلى الله علیه وآله وسلم) سلام و تحیّت بفرستید. زیرا صلوات بر پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) ده حسنه دارد. آنچه را به شما گفتم حفظ کنید و شما را به خدا مىسپارم، و سلام بر شما.
11- اندیشه در کار خدا «لَیْسَتِ الْعِبادَةُ کَثْرَةَ الصِّیامِ وَ الصَّلوةِ وَ إِنَّما الْعِبادَةُ کَثْرَةُ التَّفَکُّرِ فى أَمْرِ اللّهِ.»:
عبادت کردن به زیادى روزه و نماز نیست، بلکه [حقیقتِ] عبادت، زیاد در کار خدا اندیشیدن است.
12- پلیدى خشم «أَلْغَضَبُ مِفْتاحُ کُلِّ شَرٍّ.»:
خشم و غضب، کلید هر گونه شرّ و بدى است.
13- ویژگى هاى شیعیان «شیعَتُنا الْفِئَـةُ النّاجِیَةُ وَالْفِرْقَةُ الزّاکِیَةُ صارُوا لَنا رادِئًا وَصَوْنًا وَ عَلَى الظَّلَمَةِ أَلَبًّا وَ عَوْنًا سَیَفْجُرُ لَهُمْ یَنابیعُ الْحَیَوانِ بَعْدَ لَظْىِ مُجْتَمَعِ النِّیرانِ أَمامَ الرَّوْضَةِ.»:
پیروان ما، گروه هاى نجات یابنده و فرقه هاى پاکى هستند که حافظان [آیین] مایند، و ایشان در مقابل ستمکاران، سپر و کمککار ما [هستند]. به زودى چشمه هاى حیات [منجىِ بشریّت] بعد از گدازه توده هاى آتش! پیش از ظهور براى آنان خواهد جوشید.
15- پارساترین مردم «أَوْرَعُ النّاسِ مَنْ وَقَفَ عِنْدَ الشُّبْهَةِ، أَعْبَدُ النّاسِ مَنْ أَقامَ عَلَى الْفَرائِضِ أَزْهَدُ النّاسِ مَنْ تَرَکَ الْحَرامَ، أَشَدُّ النّاسِ اجْتَهادًا مَنْ تَرَکَ الذُّنُوبَ.»:
پارساترین مردم کسى است که در هنگام شبهه توقّف کند. عابدترین مردم کسى است که واجبات را انجام دهد. زاهدترین مردم کسى است که حرام را ترک نماید. کوشننده ترین مردم کسى است که گناهان را رها سازد.
16- وجود مؤمن «أَلْمُؤْمِنُ بَرَکَةٌ عَلَى الْمُؤْمِنِ وَ حُجَّةٌ عَلَى الْکافِرِ.»:
مؤمن براى مؤمن ،برکت و بر کافر، اتمام حجّت است.
17- محصول اعمال «إِنَّکُمْ فى آجال مَنْقُوصَة وَ أَیّام مَعْدُودَة وَ الْمَوْتُ یَأْتى بَغْتَةً، مَنْ یَزْرَعْ خَیْرًا یَحْصِدُ غِبْطَةً وَ مَنْ یَزْرَعْ شَرًّا یَحْصِدُ نِدامَةً، لِکُلِّ زارِع ما زَرَعَ لا یُسْبَقُ بَطىءٌ بِحَظِّهِ، وَ لا یُدْرِکُ حَریصٌ ما لَمْ یُقَدَّرُ لَهُ، مَنْ أُعْطِىَ خَیْرًا فَاللّهُ أَعْطاهُ، وَ مَنْ وُقِىَ شَرًّا فَاللّهُ وَقاهُ.»:
شما عمر کاهنده و روزهاى برشمرده اى دارید، و مرگ به ناگهان مىآید، هر کس تخم خیرى بکارد به خوشى بِدْرَوَد، و هر کس تخم شرّى بکارد به پشیمانى بِدْرَوَد. هر که هر چه بکارد همان براى اوست. کُندکار را بهره از دست نرود و آزمند آنچه را مقدرّش نیست در نیابد، هر که به خیرى رسد خدایش داده، و هر که از شرّى رهد خدایش رهانده.
18- شناخت احمق و حکیم «قَلْبُ الأَحْمَقِ فى فَمِهِ وَ فَمُ الْحَکیمِ فى قَلْبِهِ.»:
قلب احمق در دهان او و دهان حکیم در قلب اوست.
19- تلاش براى رزق مقدّر «لا یَشْغَلْکَ رِزْقٌ مَضْمُونٌ عَنْ عَمَل مَفْرُوض.»:
رزق و روزىِ ضمانت شده، تو را از کار واجب باز ندارد.
20- عزّتِ حقگرایى «ما تَرَکَ الْحَقَّ عَزیزٌ إِلاّ ذَلَّ، وَلا أَخَذَ بِهِ ذَلیلٌ إِلاّ عَزَّ.»:
هیچ عزیزى حقّ را رها نکند، مگر آن که ذلیل گردد و هیچ ذلیلى به حقّ نیاویزد، مگر آن که عزیز شود.